شنتياشنتيا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره

شنتیا پسر ناز

نون دهات

امروز صبح با آقا بزرگم و ننه جونم رفتیم دهات نون گرفتیم خیلی دهات قشنگی بود اسمش جوراب بود  یه قلعه خیلی قدیمی هم تو جوراب وجود داشت . خودمونیم دهات یه چیز دیگست. شما هم دهات برید.
29 شهريور 1390

ملایر-تولد سارا

سلام        چند روز میشه واسه تفریح و عوض کردن آب و هوا اومدیم ملایر جاتون خالی خیلی خوش میگذره تازه دیشب رفته بودیم جشن تولد سارا کوچولو البته از من بزرگتره ولی خوب کوچولو خیلی خوب بود تا آخر شب که سارا خانم خوابیده بود منتظر شدیم تا بیدار بشه بعد جشن و شروع کردیم . خیلی خوش گذشت من همش داشتم ورجه ورجه میکردم. تا آخر شب بیدار بودیم واسه کادوی تولد ننه جونم از طرف من یه دامن خوشگل خریده بود .راستی یادم رفت بگم سارا نوه عمه ننه من میشه .این اولین سال تولدشه تولد همه مبارک باشه .خوبی تولد به هدیه هاش نیست به دور هم جمع شدنشه شاد باشید   
29 شهريور 1390

دندون سوم

سلام به لطف خداي مهربون امروز سومين دندونم داره مياد بيرون اولين دندون از دندوناي بالائي البته چند روز اول كه داشت مياومد بيرون خيلي درد داشت ولي مامان جون و آقام خيلي كمكم كردن و همش مواظبم بودن. ولي خودمونيم چه خوش ميگذره دندون داشتن. ميتوني همه چي بخوري به اميد ديدار شاد باشيد. در پناه هو باشيد
12 شهريور 1390
1